کسانی که وقت نداشتند به نقدهای ما پاسخ بدهند چون در کارهای تحقیقی خود خیلی مصروف بودند، ولی وقت کافی دارند که کامنتهای پُستهای ما را سَر و رُو کنند 😀
البته خوب است که حالا یک اعتراف هم بکنم. زمانیکه آن جوان خودشیفته اصطلاح «رویبضه» را در حق ما و در حق دوستانی که مشغول به آموزش علم کلام اند بکار برده بود، من در خواندنِ این واژه واقعاً درمانده بودم. فکر میکردم که شاید این کدام اصطلاح فارسیِ ایرانیها باشد، و به فکر خود این را «رُوی بَیضه» میخواندم.
پس ازینکه به کرات این واژه را در پهلوی دیگر کنایهها و دشنامها بکار بُرد، ناگزیر شدم که به فرهنگ دهخدا مراجعه کنم. از آنجا دانستم که این لفظ عربی است و یاء، الف مقصوره دارد و «رُوَی بِضَة» (رُوا بِضه) خوانده میشود، به معنای «مرد حقیر و عاجز و از طلب معالی امور بازمانده».
البته گناه ما هم نیست، چون در کتابهای علمای حنفی ما، قاموس واژههای تحقیرآمیزی که برای مخاصمین خود بکار میبرند اندک و محدود است. فراتر از دو سه لفظی چون سفاهت (بیخردی، نادانی) و جهالت، یا فراتر از کاربرد تحقیرآمیز نام حشویه، واژههای دیگری برای مخاصمین خود نداریم.
به هر حال، دوستانی که از ماجرا خبر ندارند، اصلِ ماجرا از این قرار است که دوستانِ وهابی ما ناخشنود اند که چرا گویندۀ سخنِ ذیل را از جملۀ علمای اهل سنت و پیروانِ او را از جملۀ اهل سنت نگفته ام:
«مسلمان تکفیر نمیگردد مگر با شرک، و ما طواغیت و اتباع شان را تکفیر نمیکنیم مگر با شرک، و اگر تو بپنداری که هرکی نماز بخواند و ادعا کند که مسلمان است تکفیر نمیگردد پس تو جاهلترین مردم استی» (مؤلفات ابن عبدالوهاب، الرسائل الشخصیه، ص 233).